معجزه قران و اتساع زمانی

تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿معارج/4﴾

آيه: "فرشتگان و ارواح در يك روز به او (مذكر) صعود كردند كه اين معادل پنجاه هزار سال براي انسان است"!
در اينجا فرشتگان يك روز را معادل پنجاه هزار سال براي انسان گذر مي كنند. (زمان در مقابل زمان و نه زمان در مقابل فاصله مانند آيه ي قمري قبل).
اگرچه طبق نظريه ي نسبيت خاص اينشتين و بوسيله ي اين تغييرات زمان (تاخيرات زماني) بدست آمده به عنوان يك ادعا از مسلمين (كه واقعا آن فرشتگان به سرعت نور شتاب مي گيرند) را مي توانيم تصديق يا انكار كنيم.
اين ادعا مي تواند در دو دقيقه تصديق شود كه آنگاه هيچ نيازي به عقايد كوركورانه نخواهد بود.
آلبرت اينشتين يك مسلمان نبود اما يهودي اي بود كه نظريه ي معروف نسبيت خاص را ارائه داد.
هرچه سرعت بيشتر بشود زمان آرام تر مي گذرد.
در بيرون يك ميدان گرانشي زمان اينگونه است:
∆t= ∆t0/ (1-v^2/c^2) ^0.5
جاييكه ∆t0 زماني مي باشد كه براي متحرك بوسيله ي متحرك معادل است.
∆t زماني است كه براي متحرك معادل گذر ايستگاهي است.
V سرعتي است كه به شاهد ايستگاهي نسبت داده مي شود.
∆t0 زماني است كه براي فرشتگان مي گذرد. (يك روز).
∆t زماني است كه معادل زمان براي انسانها است. (پنجاه هزار سال قمري در دوازده ماه قمري بر سال قمري در 27.321661 روز بر ماه قمري).
و V سرعت فرشتگان در اين مورد است. (كه ما قصد داريم آنرا حساب و با سرعت شناخته شده ي نور مقايسه كنيم). سرعت نور در خلا 299792.458 كيلومتر بر ثانيه است.
از معادله ي بالا مي توانيم آن سرعت ناشناخته را حساب كنيم:
v=c (1-∆t0 ^2/∆t^2) ^0.5
حال بهتر است اظهارات مسلمين را در معادله جايگزين كنيم و ببينيم كه فرشتگان مسلمين واقعا به سرعت نور شتاب مي گيرند يا نه؟
ارقام را از آيه در اين معادله جايگزين مي كنيم:
v =c (1-(1^2/(50000*12*27.321661)^2))^0.5

v = c * 0.99999999999999981

v = 299792.4579999994 km / s
اين اتساع زماني (تغييرات زماني) نشان مي دهد كه فرشتگان در بيرون از ميادين گرانشي به سرعت نور شتاب مي گيرند. (كمي كمتر از سرعت نور زيرا جرم دارند).
اين نمي تواند يك تصادف باشد زيرا سرعت حساب شده دقيقا يكسان با آيه ي قمري قبلي همچنين در بيرون از يك ميدان گرانشي است.
مسلمانان همواره مي پرسند كه چگونه يك مرد بي سواد 1400 سال پيش توانسته اتساع زماني و هسته نسبيت را بدست آورد!
پس قرآن كلام خداست.

هوالحق

احسان اشراقی
Ehsan_e1979@yahoo.com
http://www.saamaad.persianblog.com
کارشناس لیسانس فیزیک
دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک فضا

تاملی در مقاله اتساع زمان معجزه قرآن

از مقاله چنین برداشت می شود که نویسنده یا نویسندگان مقاله به خوبی با قرآن و اسلام آشنایی دارند، به دقت آن را خوانده اند و با دید وسیع، آن را مورد تفسیر قرار داده اند و این موضوع، جای شادمانی و تشکر دارد و باید به آنها خسته نباشید گفت.
در این جا تصمیم ندارم به دیدگاههای فلسفی و حکمی دین اشاره نمایم که مثنوی هفتاد من کاغذ است و دریچه ای را به روی انسان می گشاید که تا با تمام وجود درک نشود، دانسته نشود که شنیدن کی بود مانند دیدن و انجام این مهم بر عهده آگاهان و متخصصان امر است.
قصد دارم در مورد خود مقاله نکاتی را یادآوری نمایم:

الف- موضوع مورد بحث، فرشتگان است که ماده نیستند. طبق اصول اولیه علم تجربی، موضوع مورد مطالعه، باید با یکی از حواس پنجگانه قابل مشاهده باشند؛ و این آزمایش تکرار پذیر باشد. اما این موارد در مورد فرشتگان صادق نیست. پس فرشتگان ماده نیستند و نمی توانند در علوم تجربی، مورد مطالعه قرار گیرند. پس نگارش چنین مقاله ای از ابتدا زیر سوال می رود. البته با توجه به دانش علمی و مطالعات بالای نویسندگان مقاله، قطعا چنین موردی بر آنها پوشیده نبوده است.

ب- با این صحبت، بحث دیگری در مورد مقاله باقی نمی ماند اما نکات ظریفی در جزییات مقاله وجود دارد که بد نیست با آنها آشنا شویم:

1- در ابتدای مقاله آمده است: "بسیار عجیب است که مسلمانان از معادله ی دیگری استفاده می کنند تا این مطلب را آشکار نمایند که فرشتگان به سرعت نور شتاب می گیرند." در واقع، مسلمانان از هیچ معادله ای در این زمینه استفاده نمی کنند بنا به دلیل مذکور در الف. و بهتر است با مطالعات وسیع و میدانی، با نظرات مسلمانان در این زمینه آشنا شوید که خواهید دید: چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. البته باز هم توضیح می دهم که با توجه به دانش علمی و مطالعات بالای نویسندگان مقاله، قطعا چنین موردی بر آنها پوشیده نبوده است.

2- مسلمانان آگاه هیچ وقت نمی پرسند که "چگونه یک يك مرد بي سواد 1400 سال پيش توانسته اتساع زماني و هسته نسبيت را بدست آورد!" چون آنها به خوبی واقفند که سراسر قرآن معجزه است و حاوی تمام آنچه مورد نیاز انسان است در تمام زمانها و در همه جا می باشد. البته باز هم تذکر می دهم که با توجه به دانش علمی و مطالعات بالای نویسندگان مقاله، قطعا چنین موردی بر آنها پوشیده نبوده است.

3- دیدگاه مسلمین در تمام تحقیقاتشان (در تمام علوم فلسفی، حکمی، عرفانی، هیات و ...) در تمام طول تاریخ این بوده و هست که مطلب مورد تحقیق را به قرآن عرضه نمایند (البته در مواردی که عقل سلیم از قضاوت باز بماند) تا در مورد صحت و سقم آن قضاوت کنند. نه مطابق آنچه در مقاله آمده: "كه اين مطلب با نسبيت خاص اينشتين صدق مي كند كه در آن نيز در سرعتهاي بالا زمان براي اشيايي با آن سرعت آرام تر مي گذرد." و "مسلمانان همواره مي پرسند كه چگونه يك مرد بي سواد 1400 سال پيش توانسته اتساع زماني و هسته نسبيت را بدست آورد! پس قرآن كلام خداست." از روش معکوس برای اثبات حقانیت قرآن استفاده نمایند.

4- نمی دانم منظور نویسندگان از " قرآن آنها" چه بوده است؟ مگر غیر از قرآن مسلمانان، قرآن دیگری هم وجود دارد؟ قرآن بین تمام مسلمانان یک صورت واحد دارد. البته باید تاکید شود که قرآن فقط برای مسلمین نازل نشده. چون در جای جای قرآن مردم، عاقلان، دانشمندان و ... مورد خطاب قرار می گیرند. البته باز هم توضیح می دهم که با توجه به دانش علمی و مطالعات بالای نویسندگان مقاله، قطعا چنین موردی بر آنها پوشیده نبوده است.

:: موضوعات مرتبط: معجزه قران و اتساع زمانی , ,

ساعت فلش